مسافر ( هرچی بخوای گیر میاری)
درباره وبلاگ


این وبلاگ تنها برای سرگرمی بوده و هیچگونه جنبه ی سیاسی ندارد
آخرین مطالب
نويسندگان
20 آذر 1389برچسب:, :: 11:2 :: نويسنده : مسافر

این مطلب فقط طنز می باشد و هیچ ارزش دیگری ندارد

غم مخور دوران بی پولی به پایان می رسد
دارد این یارانه ها استان به استان می رسد

مبلغش هر چند فعلاً قابل برداشت نیست
موسم برداشت حتماً تا زمستان می رسد

در حساب بانکی ات عمری اگر پولی نبود
بعد از این یک پول یامفتی فراوان می رسد

چند سالی مایه داران حال می کردند و حال
نوبت حالیدن یارانه داران می رسد

شهر، کلاً شور و حال دیگری بگرفته است
بانگ بوق و سوت و کف از هر خیابان می رسد

آن یکی با ساز، رنگ گلپری جون می زند
این یکی با دنبکش، بابا کرم خوان می رسد

عمه صغرا پشت گوشی قهقهه سر داده است
شوهرش هم با کباب و نان و ریحان می رسد

مش رجب، آن گوشه هی یک‌ریز بشکن می زند
خاله طوبا هم کمر جنبان و رقصان می رسد

تا که بابام این خبر را در جراید خواند گفت:
خب خدا را شکر پول کفش و تنبان می رسد

مادرم هم خنده‌ی جانانه ای فرمود و گفت:
پول شال و عینک و یک جفت دندان می رسد

بی بی از آن سو کمی تا قسمتی فریاد زد:
خرج استخر و سونام، ای جانمی جان می رسد

خان عمو با کیسه و زنبیل و ساکش رفته بانک
تا بگیرد آنچه را فعلاً به ایشان می رسد

اصغری در پای منقل، بود سرگرم حساب
تا ببیند پول چندین لول، الآن می رسد

خاله آزیتا که یادش رفته فرمی پر کند
طفکی از دور با چشمان گریان می رسد

10 آذر 1389برچسب:, :: 19:5 :: نويسنده : مسافر


بی تو On line شبی باز از آن Room گذشتم
همه تن چشم شدم . دنبال ID ی تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از Case وجودم
شدم آن User دیوانه که بودم



وسط صفحه Room , Desktop یاد تو درخشید
Ding
صد پنجره پیچید
شکلکی زرد بخندید
یادم آمد که شبی با هم از آن Chat بگذشتیم



Room
گشودیم و در آن PM دلخواسته گشتیم
لحظه ای بی خط و پیغام نشستیم
تو و Yahoo و Ding و دنگ
همه دلداده به یک Talk بد آهنگ



Windows
و Hard و Mother Board
همگی دست برآورده به Keyboard
تو همه راز جهان ریخته در طرز سلامت
من بدنبال تو و معنی درك کلامت



یادم آمد که به من گفتی از این عشق حذر کن
لحظه ای چند بر این Room نظر کن
Chat
آئینه عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به Email ی نگران است



باش فردا که PM ات با دگران است
تا فراموش کنی چندی از این Log Out , Room کن
باز گفتم حذر از Chat ندانم
ترک Chat کردن هرگز نتوانم نتوانم



روز اول که Email ام به تمنای تو پر زد
مثل Spam تو Inbox تو نشستم
تو Delet کردی ولی من نرمیدم نه گسستم
باز گفتم که تو یک Hacker و من User مستم



تا به دام تو درافتم همه Room ها رو گشتم و گشتم
تو مرا Hack بنمودی . نرمیدم . نگسستم
Room
ی از پایه فرو ریخت
Hacker
ی Ignor تلخی زد و بگریخت



Hard
بر مهر تو خندید
PC
از عشق تو هنگید
رفت در ظلمت شب آن شب و شبهای دگرهم
نگرفتی دگر از User آزرده خبر هم



نکنی دیگر از آن Room گذر هم
بی تو اما به چه حالی من از آن Room گذشتم

23 آبان 1389برچسب:, :: 17:41 :: نويسنده : error

1– اگر یک خانم مشغول رانندگی باشد و ناگهان متوجه شود که ترمز خودرو اش بریده و نمی گیرد چکار می کند؟

الف ) قبل از اینکه هیچ حادثه ای روی دهد او پشت فرمان سکته کرده و راهی دیار باقی می شود.

ب ) سعی می کند یک ایستگاه اتوبوس پیدا کند و با زدن خودرو اش به مردم داخل ایستگاه آن را نگه دارد.

ج ) در همان حال با همسرش تماس می گیرد و از او کمک می خواهد.

د ) سفره ابولفضل نذر می کند که زنده بماند.

2 – هنگامی که یک خانم راهنمای سمت چپ خودرواش را می زند ، این به چه معناست؟!

الف ) یعنی می خواهد به سمت راست برود.

ب ) یعنی می خواهد شیشه سمت چپ خودرواش را پایین بیاورد.

ج ) یعنی می خواهد پشت فرمان موبایلش را درآورده و با همسرش تماس بگیرد.

د ) یعنی می خواسته برف پاک کن را بزند.

3 – اگر یک خانم در حین رانندگی بخواهد از بین دو خودروی در حال حرکت عبور کند چکار می کند؟!

الف ) بعد از از بیخ کندن آیینه بغل جفت خودروها از بینشان عبور می کند.

ب ) اول به خودروی سمت راست می کوبد بعد به خودروی سمت چپ سپس با همسرش تماس می گیرد.

ج ) ابتدا جوری به خودروی سمت راست می زند که او منحرف شود و به خودروی سمت چپ برخورد کند سپس از روی دو خودرو عبور میکند.

د ) یک بوق می زند و راننده دو خودرو تا متوجه می شوند او خانم است سریعا به او راه می دهند که برود.

4 – زمانیکه یک خانم در پشت فرمان خودرو نشسته و خودرواش با سرعتی بیش از 20 کیلومتر در حرکت است این به چه معناست؟

الف ) یعنی پاشنه کفشش روی پدال گازگیر کرده

ب ) یعنی با همسرش تماس گرفته و فهمیده که او با یک خانم ناشناس در محل کارش مشغول صحبت است.

ج ) یعنی یادش آمده که بچه اش را داخل ماشین لباسشویی جاگذاشته .

د ) یعنی پشت فرمان خوابش برده.

5 – معمولا یک خانم راننده وقتی خودرواش پنچر می شود چکار میکند؟

الف ) ابتدا سعی می کند با پوف آن را باد کند و سپس با چسب زخم محل سوراخ را بپوشاند.

ب ) تا اولین آپاراتی با پنچری راه می رود تا پدر لاستیک و تیوپ و رینگ دربیاید.

ج ) به آتش نشانی زنگ می زند.

د ) ماشین را وسط خیابان رها می کند و با همسرش تماس می گیرد.

6 – خانم های راننده به کدام قسمت خودرو بیش از بقیه علاقه مند می باشند؟!

الف ) آینه ها ، چون اگر در هنگام رانندگی کوچکترین خدشه ای در میکاپ آن ها بوجود آید آن ها را آگاه می کند.

ب ) پخش سی دی ، چون آهنگ های ملایم آن استرس آن ها را در هنگام رانندگی کاهش می دهد.

ج ) برف پاک کن ، چون خودش شیشه را تمیز می کند و نیازی نیست که برای تمیز کردن شیشه هم با همسرش تماس بگیرد.

د ) داشبورد ، چون رژ لب ، پنکیک ، موچین ، ریمل ، کرم سفیدکننده ، مداد چشم ، بیگودی و کلی چیزهای دیگر داخل آن جا می شود.

7 – هنگامی که یک خانم راننده از داخل آینه مشاهده کند که یک آمبولانس در پشت سرش در حرکت است چکار می کند؟!

الف ) هول می شود و پایش را می گذارد روی ترمز و آمبولانس هم از عقب به شدت با خودرو او برخورد می کند.

ب ) جیغ می کشد و کنترل خودرو از دستش خارج شده و بعد از برخورد با خودروهای دیگر به داخل جوی آب می افتد و بعد با همسرش تماس می گیرد.

ج ) خودرو خودش و آمبولانس را وسط خیابان متوقف می کند تا بتواند بیمار داخل آمبولانس را ویزیت کند و یکسری دارو گیاهی و دار و دوای خانگی برایش تجویز کند.

د ) در حال حرکت فرمان را ول می کند و برای بهبودی بیمار داخل آمبولانس دست به دعا برمی دارد.

8 – اگر یک خانم راننده بخواهد خودرو اش را بین دو خودروی پارک شده پارک نماید ( پارک دوبل ) چکار می کند؟

الف ) پس از شکستن چراغ عقب خودروی جلویی و چراغ جلوی خودروی عقبی بوسیله سپر ماشینش ، با همسرش تماس می گیرد.

ب ) آنقدر منتظر می ماند تا راننده یکی از دو خودرو بیاید و ماشینش را بردارد.

ج ) به مخترع ماشین فحش می دهد که چرا ماشین را طوری اختراع نکرده که از بغل هم راه برود تا بشود با آن بین دو خودرو به راحتی پارک کرد.

د ) از یک عابر مذکر می خواهد که خودرو را برایش پارک کند.

9 – اولین اقدامی که یک خانم راننده بعد از تصادف انجام میدهد چیست؟

الف ) جیغ کشیده و بیهوش می شود.

ب ) با شوهرش تماس می گیرد.

ج ) می گوید : " آخ ببخشید می خواستم ترمز بگیرم اشتباهی گاز دادم"

د ) اول به خاطر سالم ماندنش یک دیگ شله زرد نذر می کند بعد هم عهد می کند که دیگر پشت رل نشیند

10 – شما بعنوان یک مرد اگر خانمتان گواهینامه رانندگی اش را بگیرد و بخواهد که با خودروی شما رانندگی کند چکار می کنید؟

الف ) وقتی که او سوار خودرو می شود گوشی موبایلتان را خاموش می کنید.

ب ) کلا برای همیشه گوشی موبایلتان را خاموش میکنید .

ج ) اصلا گوشی و سیم کارتتان را با هم می برید و می فروشید.

د ) گوشی و سیم کارت و خودروتان را یکجا می فروشید و بعد هم خانمتان را طلاق می دهید.

 

26 مهر 1389برچسب:, :: 11:14 :: نويسنده : مسافر

يك روز یک پسر کوچولو که می خواست انشاء بنویسه از پدرش می پرسه: پدرجان !لطفا برای من بگین سیاست یعنی چی ؟ پدرش فکر می کنه و می گه :بهترین راه اینه که من برای تو یک مثال در مورد خانواده خودمون بزنم که تو متوجه سیاست بشی .من حکومت هستم، چون همه چیز رو در خونه من تعیین می کنم.. مامانت جامعه هست، چون کارهای خونه رو اون اداره میکنه. کلفت مون ملت فقیر و پا برهنه هست، چون از صبح تا شب کار می کنه وهیچی نداره. تو روشنفکری چون داری درس می خونی و پسر فهمیده ای هستی..داداش کوچیکت هم که دو سالش هست،نسل آینده است .امیدوارم متوجه شده باشی که منظورم چی هست و فردابتونی در این مورد بیشتر فکر کنی.پسر کوچولو نصف شب با صدای برادر کوچیکش از خواب می پره. می ره به اتاق برادر کوچیکش و می بینه زیرشرو کثیف کرده و داره توی خرابي خودش دست و پا می زنه. می ره توی اتاق خواب پدر و مادرش و می بینه پدرش توی تخت نیست و مادرش به خواب عمیقی فرو رفته و هر کار می کنه مادرش از خواب بیدار نمی شه. می ره تو اتاق کلفت شون که اون رو بیدارکنه، می بینه باباش توی تخت کلفتشون خوابیده .....؟؟؟؟ میره و سر جاش می خوابه و فردا صبح از خواب بیدار می شه. فردا صبح باباش ازش می پرسه: پسرم! فهمیدی سیاست چیه؟ پسر می گه: بله پدر، دیشب فهمیدم که سیاست چیه: سیاست یعنی اینکه حکومت، ترتیب ملت فقیر و پا برهنه رو می ده، درحالی که جامعه به خواب عمیقی فرورفته و روشنفکر هر کاری می کنه نمیتونه جامعه رو بیدار کنه، در حالیکه نسل آینده داره توی گه دست و پا میزنه



 

24 مهر 1389برچسب:, :: 8:40 :: نويسنده : مسافر
آیا تا به حال به شهرک شهید محلاتی سری زده اید؟

آیا بنای یادبود این شهرک را از نزدیک دیده اید؟

آیا از خودتان پرسیده اید که چرا گنبد فلزی به این بزرگی ساخته شده اما دو سال است که ادامه فعالیت برای تکمیل این بنا متوقف شده است؟

آیا ترکیب گنبد فلزی بزرگ و جرثقیل قرار گرفته در زمین این بنا برایتان عجیب نبوده؟
اهالی شهرک شهید محلاتی بی شک پاسخ این سؤال ها را می دانند. اما شاید هم محله ای های دیگر از آن بی خبر باشند. پس برای آنهایی که این گنبد را ندیده اند بزرگ ترین طنز تصویری قرن را توضیح می دهم. همان طور که در عکس می بینید مقبره ای فلزی و بسیار بزرگ با اسکلتی کاملاً مدرن که بی تردید هزینه هنگفتی را در برداشته، ساخته شده است،


در عکس جرثقیل بزرگی هم دیده می شود که البته هیچ کدام از اینها وارونه نیست.

وارونه ترین قسمت قصه ما این است که جرثقیل در کنار اسکلت گنبد قرار ندارد. بلکه سازندگان باهوش این بنای بزرگ ابتدا جرثقیل را در مرکز گنبد قرار داده اند و بعد شروع به ساختن گنبد کرده اند همین طور که گنبد اوج می گرفته جرثقیل هم کم کم در آن حبس می شده تا اینکه بالاخره یک روز ساخت اسکلت گنبد تمام می شود و… . از اینجا به بعد چشمتان را ببندید و به کمک قوه تخیلتان تصور کنید. همه نفس راحتی می کشند، فریاد شادی از نهاد کارگران و کارگزاران این بنا بلند می شود، همه به هم خسته نباشید می گویند، خیلی ها لبخند رضایت بر لب دارند و با آستین پیراهنشان عرق پیشانی را خشک می کنند. در میان همهمه و فریادهای شادی یکباره سکوتی سنگین حاکم می شود. همه مات و مبهوت به گنبد و جرثقیل نگاه می کنند.









یکی از پرسنل پروژه ساخت مقبره الشهدا:


ضربان قلب کارفرمای پروژه کند می شود.. هیچ کس جرئت حرف زدن ندارد. در این سکوت یک کارگر ساده با صدای بلند سؤالی می پرسد: «حالا جرثقیل را چطور بیرون بیاوریم؟» این سؤال، سؤالی است که حدود دو سال است که هیچ کس نتوانسته به آن پاسخ دهد. بنده پیشنهاد می کنم حالا که این بنای عظیم با صرف هزینه ای سنگین ساخته شده و هیچ کس راه حلی برای آن پیشنهاد نمی کند حداقل این مکان را به کمدی ترین بنای تاریخ تبدیل کنیم و از آن برای جذب توریست استفاده کرده و بلیت بفروشیم. مطمئن باشید افراد زیادی حاضرند برای انداختن عکس در کنار این بنا پول خرج کنند !



 

10 مهر 1389برچسب:, :: 9:51 :: نويسنده : مسافر
عجب مطلبیه حتما تا آخر بخونید
 
 

ارسالی از مهدی محمدی-سوئد

 
 
 

یکی از چیزهایی که این طرفها به وفور یافت می شود، بچه‌های کم سن و سالی هستند که متولد و مقیم خارج از ایرانند، به ظاهر ایرانی اند، اما هیچ شباهتی به ایران و ایرانی ندارند. بسیاری از آنها چیز زیادی از ایران نمی دانند.

 
 

چند وقت پیش به همراه دوستی که خیلی برای مترقی نشان دادن سیمای جمهوری اسلامی احساس وظیفه می‌کند، منزل یکی از دوستان بودیم که یک فرزند ۱۶ ساله داشت با همان تفاسیری که ذکر شد. گویا این هموطن ۱۶ ساله به دیدن یکی از مسابقات ورزشی در سوئد رفته بود که بانوان ایرانی هم در آن شرکت داشتند. نوع پوشش بانوان ایرانی سوالاتی را در ذهن این هموطن ۱۶ ساله و دیگر دوستان وی ایجاد کرده بود که وی را بر آن داشت تا آن سوالات را با یک ایران شناس متبحر!! در میان بگذارد.

از آنجایی که بنده اعتقاد دارم ملاقه فرو کردن در بعضی چیزها اصلا خوب نیست و باعث می‌شود تا بوی بد آن به مشام همه برسد، سعی کردم تا موضوع بحث را عوض کنم اما این دوست ما با نادیده گرفتن توصیه‌های ایمنی و به قصد تنویر افکار عمومی، به جنگ نوجوان ۱۶ ساله‌ای رفت که با سوالات ساده و بی‌آلایش خود به ما فهماند که بایدها و نبایدهای امروز ایران از چنان منطق بی‌پشتوانه‌ای برخوردارند که حتی از قانع کردن یک نوجوان ۱۶ سالهء سوئدی هم ناتوان است. توجه شما را به این سوال و جواب جلب می‌کنم:

- میگم خانومای ایرانی تو ایران هم مجبورن با همین لباسا ورزش کنن یا فقط وقتی که از ایران میان بیرون باید اینا رو بپوشن؟

نه – تو ایران مجبور نیستن این لباسا رو بپوشن.

- یعنی اگه شما اونا رو بدون این لباسا ببینین اشکال نداره؟

- من این رو گفتم؟

- آره دیگه، خودت گفتی تو ایران مجبور نیستن این لباسا رو بپوشن.

- اونا مجبور نیستن این لباسا رو بپوشن واسه اینکه آقایون اصلا نمی‌تونن ورزش کردن خانوما رو ببینن، چون دیدن ورزش اونا با این لباسا هم اشکال داره.

- ولی اینجا که اشکال نداره.

- خب، اونجا داره.

- چرا؟

- چون ما می‌خواهیم خانوم‌هامون در مسابقات جهانی شرکت کنن، ما که نمی‌تونیم به اینا بگیم آقایون نگاه نکنن ولی تو کشور خودمون می‌تونیم بگیم.

- اینکه آقایون ورزش خانوما رو ببینن، اشکالش واسه خانوماست یا آقایون؟

- واسه هر دو.

- اگه واسه خانوما هم اشکال داره، پس چرا خانوما میان اینجا تا آقایون خارجی نگاشون کنن؟

- واسه اینکه اشکالش این قدر نیست که ما خانوم‌هامون رو از مسابقات جهانی محروم کنیم.

- اشکالش چقدره؟

- نمی دونم .

- پس فقط آقایون ایرانی نباید ورزش کردن خانومای ایرانی رو ببینن؟

- احتمالا.

- ولی اینجا آقایون ایرانی میان ورزش خانومای ایرانی رو می‌‌بینن.

- کیا؟

- ورزشکاران مرد ایرانی و اعضای سفارت.

- خب اینا میان تا تیم بانوان رو تشویق کنن.

- مگه تو ایران آقایون واسه چه کاری میرن ورزشگاه؟

- خب اونجا به اندازهء کافی خانم هست که تشویق کنن.

- یعنی اگه خانم‌ها برای تشویق به اندازهء کافی نبودن، آقایون می‌تونن برن تشویق کنن؟

- نه.

- یعنی فقط آقایون ایرانی که تو ایران زندگی می‌کنن نمی‌تونن برن ورزش خانوم‌های ایرانی رو ببینن؟

- ولش کن بابا. راستی می‌خواهی چی کاره بشی؟

اما از آنجایی که این هموطن ۱۶ ساله دوست ما را با سفیر ایران عوضی گرفته بود، اصلا ول کن معامله نبود.

- میشه بگی اشکاله دیدن ورزش خانوما چیه؟

- مشکل شرعی داره.

- شرعی یعنی چی؟

- شرعی یعنی دینی.

- چرا؟

- ببین عزیزم، شاید تو این کشور این چیزا عادی باشه اما تو ایران عادی نیست. به همین خاطر ممکنه آقایون با دیدن این چیزا به مشکل بیافتن.

- چه مشکلی؟

- ممکنه به گناه بیافتن.

- یعنی شما هم ممکنه با دیدن مامان من به گناه بیافتی؟

- مگه مامان تو ورزشکاره؟

- آره.

- جدی؟ نه خب.منظورم اونا بود.

- اونا کی هستن؟

- اونایی که این قانون رو گذاشتن منظورشون این بوده که ممکنه بعضی از مردا به گناه بیافتن نه همه شون.

- تو کشور شما واسه اینکه بعضی از مردا به گناه نیافتن، جلوی همهء مردا رو می گیرن؟

- آره.

- خب دیدن ورزش خانوما از تلوزیون که بیشتر می‌تونه آقایون رو به گناه بندازه، چون تلوزیون تصویر بسته‌تری نشون میده.

- من گفتم که ورزش خانوما از تلوزیون پخش میشه؟

- مگه نمیشه؟

- نه.

- پس اون خانومی که نمی‌تونه بره ورزشگاه چه جوری ورزش خانوما رو می‌بینه؟

- احتمالا نمی‌بینه.

- این جوری که هیچ تبلیغی برای ورزش خانوما نمی‌شه و بتدریج خانومای کشور علاقه‌مندی خودشون رو به ورزش از دست میدن.

- نه بابا، این طورا هم نیست.

- من اگه جای خانوم‌های کشورتون بودم در اعتراض به این مسأله دیدن مسابقات ورزشی آقایون رو تحریم می‌کردم.

- کی به تو گفته که خانوما می تونن برن ورزش کردن آقایون رو ببینن؟

- مگه نمی تونن؟

- نه.

- چرا؟

- چون اون هم مشکل شرعی داره.

- یعنی تلوزیون شما اصلا ورزش رو پخش نمی کنه؟

- چرا ورزش آقایون رو پخش می کنه.

- این که خانوم‌ها ورزش آقایون رو از تلوزیون ببینن که بدتره.

- چرا؟

- وقتی که من به استادیوم میرم با خودم یک دوربین هم میبرم چون از اون بالا چیزی پیدا نیست ولی از تلوزیون همه چیز پیدا است.

- خب، آره …. راستی بابات کجاست؟

- اگه خانوم‌ها نباید ورزش کردن آقایون رو ببینن، پس چرا خانوم‌های ورزشکار شما وقتی میان اینجا، ورزش کردن آقایون رو میبینن.

- ببین! یه چیزایی هست که شاید خودش بد نباشه ولی اشاعهء اون اشکال داره.

- اشاعه یعنی چی؟

- اشاعه یعنی ترویج و همگانی کردن اون.

- یعنی اگه همه بیان و ورزش رو ببینن خوب نیست؟ من قبلا فکر می‌کردم که دولت‌ها کلی پول خرج می‌کنن تا همه بیان سراغ ورزش

- نه! ترویج بی بند و باری اشکال داره.

- مگه دیدن ورزش بی بند و باریه.

- ببین! این حرفا واسه اینه که تو دلیل حجاب رو نفهمیدی. ما اعتقاد داریم که حجاب یک محدودیت نیست بلکه مصونیت هست.

- معنی این جمله که الان گفتی چیه؟

- یعنی اینکه من غلط بکنم دیگه بیام خونهء شما !!!

10 مهر 1389برچسب:, :: 9:49 :: نويسنده : مسافر

 

یک طلبه ای تازه لیسانس آخوندی گرفته بود و برای اولین بار بایستی توی مسجدی روضه می خواند. ولی از آنجایی که خیلی ترسیده بود و عصبی شده بود، زبانش بند آمد و نتوانست حتی یک کلمه بیان کند.
یک آخوند کهنه کار که آن صحنه را دید، سعی کرد که همکار جدیدش را راهنمایی کند. به او گفت : بار بعد، قبل از روضه خوانی، چند قطره ویسکی توی یک لیوان آب بریز و بنوش تا ترست از بین برود
طلبه هم جمعه بعدی همین کار را کرد و روضه خیلی گرم شد. روز بعد نامه ای از طرف همان آخوندی که نصیحت کرده بود به دست طلبه رسید. توی آن نوشته شده بود
برادر جمعه بعدی چند قطره ویسکی توی یک لیوان آب بریز، نه چند قطره آب توی یک بطری ویسکی. ضمناً مایلم بهت بگویم که

1ـ لازم نیست عمامه ات را دور کمرت ببندی

اینجوری عکس امام را جلوی مردم ماچ نکن، برات حرف در می آرند

3ـ ده فرمان موسی واقعاً 10 تا بودند، نه 12 تا. 12 تعداد امامان است، نه 11 تا. 11 نفر تعداد بازیکنان تیم فوتبال است و نفر دوازدهم داور نامیده می شود، نه امام زمان

وقتی راجع به پیغمبر صحبت می کنی، بگو محمد (ص) و دوازده امام، نگو محمد و تیمش

5ـ اسم یزید، واقعاً یزید بوده است، نگو «اون مادر ...» جلوی خواهران

وقتی راجع به نایب امام زمان صحبت می کنی، بگو امام، نگو پدر خوانده. پدر خوانده مافیایی بوده است

7ـ بن لادن اصلاً ربطی به ضربت خوردن حضرت علی نداشت و جورج بوش اصلاً در جنگ کربلا شرکت نکرده بود 

عیسی تیرباران نشد، به صلیب کشیده شد

پایتخت عراق، بغداد است، نه نیویورک

10ـ گلاب برای خوش بو کردن است، نه برای خنک کردن عرقهای گردنت

11ـ خرماهایی که آنجا بود مزۀ ویسکی نبود

12ـ گناهکاران به جهنم می روند، نه به قزوین

13ـ اون پیرمردی که با انگشت بهش اشاره کردی و گفتی اون بچه باز ...  است، من بودم

14ـ امام علی در هیچ مسابقات جهانی شمشیربازی شرکت نکرد و هیچوقت قهرمان المپیک نبود. برای مردم خالی نبند

15ـ عایشه زن پیغمبر بود، نه نوه اش

16ـ حضرت محمد بیسواد بود. نه شطرنج بازی می کرد و نه اینترنت داشت. آیه های قرآن توسط یاهو مسنجر به او وحی نمی شد

17ـ روضه خوانی بصورت نشسته اجرا می شود. چرا روی قالی دراز کشیده بودی؟

18ـ در پایان روضه خوانی، مردم را وادار کن که صلوات بفرستند. به آنها نگو گور پدر همتون

خلاصه برادر خیلی خراب کردی. والسلام

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 26
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 225
بازدید ماه : 1741
بازدید کل : 29349
تعداد مطالب : 136
تعداد نظرات : 95
تعداد آنلاین : 1



Alternative content